Peshgo News Agency – خبرگزاری پیشگو https://peshnews.com Tue, 09 Sep 2025 20:44:27 +0000 fa-AF hourly 1 https://wordpress.org/?v=6.8.2 گزارشگر سازمان ملل: کشورها برای منافع امنیتی و تجاری خود طالبان را عادی‌سازی می‌کنند https://peshnews.com/fa/2025/09/10/%da%af%d8%b2%d8%a7%d8%b1%d8%b4%da%af%d8%b1-%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86-%d9%85%d9%84%d9%84-%da%a9%d8%b4%d9%88%d8%b1%d9%87%d8%a7-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%85%d9%86%d8%a7%d9%81%d8%b9-%d8%a7/ Tue, 09 Sep 2025 20:44:26 +0000 https://peshnews.com/?p=27809  ریچارد بنت، گزارشگر ویژه حقوق‌‌بشر سازمان ملل متحد برای افغانستان با اشاره به وخامت وضعیت حقوق‌‌بشر در کشور می‌گوید که عمیقاً نگران عادی‌سازی تدریجی طالبان است.

به گزارش خبرگزاری پیشکو و به نقل از شفقنا افغانستان، آقای بنت امروز در شصتمین نشست شورای حقوق‌‌بشر سازمان ملل متحد گفت که گزارش‌های او و سایر منابع، «تصویر ثابتی از وخامت وضعیت حقوق بشر در افغانستان ارائه می‌دهند.»

گزارشگر ویژه حقوق‌‌بشر سازمان ملل متحد گفت که شماری از کشورها افغا‌نستان را یک «قضیه از دست رفته» می‌دانند؛ زیرا فکر می‌کنند که طالبان کنترل کامل این کشور را در اختیار دارند و هیچ جایگزین واقع‌بینانه وجود ندارد.

او افزود که شماری از کشورها نسبت رویکرد عمل‌‌گرایانه نسبت به طالبان را به نفع منافع امنیتی و تجاری خود می‌دانند.

آقای بنت اما تأکید کرد: «بگذارید واضح بگویم: افغانستان یک قضیه از دست رفته نیست، این یک آزمون است! آزمونی که آیا جهان در برابر آزار و اذیت جنسیتی محکم خواهد ایستاد یا خیر، آزمونی که آیا اصول حقوق بشر به صورت جهانی اعمال می‌شود یا فقط زمانی که از نظر سیاسی مناسب باشد، آزمونی که آیا ما صدای افغان‌ها به ویژه زنان را که با وجود خطرات فوق‌العاده همچنان شجاعانه مقاومت می‌کنند، می‌شنویم و آزمونی که آیا ما آماده‌ایم تا مصونیت از مجازاتی را که دهه‌هاست خشونت را تداوم بخشیده است، به چالش بکشیم.»

گزارشگر ویژه حقوق‌‌بشر سازمان ملل متحد گفت که برای اینکه مانع تبدیل‌شدن افغانستان به یک «قضیه‌ای از دست رفته» شویم باید از تمام ابزارهای در دسترس استفاده کنیم.

او اضافه کرد که رویکرد که استفاده از «تمام ابزارها» شامل فشار بین‌المللی پایدار و اصولی، مشوق‌هایی برای بهبود، حمایت تقویت‌شده از جامعه مدنی، گسترش کمک‌های بشردوستانه، پاسخ‌گویی بین‌المللی، جرم‌انگاری آپارتاید جنسیتی و به چالش کشیدن نسخه‌ی طالبان از شریعت توسط علمای دینی و کشورهای دارای اکثریت مسلمان است.

ریچارد بنت تأکید کرد که «اساس همه‌ی این‌ها باید محور قرار دادن حقوق، صدا و نقش زنان باشد.»

او همچنین گفت که یکی از ابزارهای مهم برای تضمین پاسخ‌گویی و بازدارندگی از نقض‌های بیشتر حقوق‌بشر، ایجاد یک سازوکار تحقیقاتی مستقل است.

به گفته‌ی آقای بنت، چنین سازوکاری مکمل مأموریت او، کار یوناما، دادگاه بین‌المللی کیفری و دیگر تلاش‌ها برای «عدالت، حقیقت و جبران» خواهد بود.

او گفت، آنچه در افغانستان در حال رخ دادن است، نتیجه‌ی انتخاب طالبان و جامعه جهانی، از جمله شورای حقوق‌‌بشر سازمان ملل متحد است و این بدان معنا است که انتخاب‌ها و اقدامات متفاوت امکان پذیر است.

ریچارد بنت از شورای حقوق‌‌بشر سازمان ملل متحد خواست که با اقدام قاطع و مؤثر به شجاعت شهروندان افغانستان پاسخ دهد.

]]>
حماس: دولت امریکا را شریک جنایت های ترورستی اسرايیل میدانیم! https://peshnews.com/fa/2025/09/10/%d8%ad%d9%85%d8%a7%d8%b3-%d8%af%d9%88%d9%84%d8%aa-%d8%a7%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7-%d8%b1%d8%a7-%d8%b4%d8%b1%db%8c%da%a9-%d8%ac%d9%86%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%aa%d8%b1%d9%88%d8%b1/ Tue, 09 Sep 2025 20:24:46 +0000 https://peshnews.com/?p=27806 جنبش حماس با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد تلاش مذبوحانه رژیم صهیونیستی برای ترور هیأت مذاکره‌کننده حماس در پایتخت قطر، یک جنایت فجیع، تجاوز آشکار و نقض صریح همه قوانین بین‌المللی است.

خبرگزاری پیشگو و به نقل از تسنیم، جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد تلاش مذبوحانه رژیم صهیونیستی برای ترور هیآت مزاکره کننده حماس در پایتخت قطر، یک جنایت فجیع، تجاوز آشکار و نقض صریح همه قوانین بین‌المللی است.

در ادامه این بیانیه آمده است این جنایت، تعرضی به حاکمیت کشور قطر به شمار می‌آید؛ کشوری که به همراه مصر، نقش مهم و مسئولانه‌ای در پیشبرد میانجی‌گری و تلاش‌ها برای توقف تجاوز و دستیابی به توافق آتش‌بس و تبادل اسرا بر عهده دارد.

این اقدام بار دیگر ماهیت جنایتکارانه اشغالگران و تمایل آن برای نابود کردن هر فرصتی جهت رسیدن به توافق را آشکار می‌کند.

حماس تصریح کرد ما تأکید می‌کنیم که دشمن در ترور برادرانمان در هیأت مذاکره‌کننده شکست خورده است، در حالی که شماری از برادران شهید به جایگاه والای عزت و افتخار پیوسته‌اند. آنان عبارتند از:

 شهید جهاد لبد – مدیر دفتر خلیل الحیه

 شهید همام الحیه – فرزند خلیل الحیه

•شهید عبدالله عبد الواحد – محافظ

 شهید مؤمن حسونه – محافظ

•شهید احمد المملوک – محافظ

همچنین ما شهادت «بدر سعد محمد الحُمیدی» از نیروهای امنیت داخلی قطر را تسلیت می‌گوییم.

حماس خاطر نشان کرد هدف قرار دادن هیأت مذاکره‌کننده در لحظه‌ای که پیشنهاد اخیر رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، مورد بررسی قرار می‌گرفت، به روشنی و بدون هیچ تردیدی اثبات می‌کند که نتانیاهو و دولتش خواهان دستیابی به هیچ توافقی نیستند و عمداً در پی نابودی همه فرصت‌ها و ناکام گذاشتن تلاش‌های بین‌المللی هستند.

حماس خطاب به دولت آمریکا گفت ما دولت آمریکا را به دلیل حمایت دائمی از تجاوزات و جنایات اشغالگر علیه مردم‌مان، در این جنایت با رژیم اشغالگر شریک می‌دانیم.

]]>
جنبش صلح و آزادی اعلام موجودیت کرد https://peshnews.com/fa/2025/09/08/%d8%a7%d8%b9%d9%84%d8%a7%d9%85-%d9%85%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%af%db%8c%d8%aa-%d8%ac%d9%86%d8%a8%d8%b4-%d8%b5%d9%84%d8%ad-%d9%88-%d8%a2%d8%b2%d8%a7%d8%af%db%8c-%d8%a7%d8%b9%d9%84%d8%a7%d9%85-%d9%85%d9%88/ Sun, 07 Sep 2025 20:25:05 +0000 https://peshnews.com/?p=27796 مراسم رسمی اعلام موجودیت از جنبش صلح و آزادی روز جمعه، پنجم سپتامبر، در ایالت کالیفرنیا ایالات متحده امریکا با حضور سیاسیون و فرهنگیان افغانستان برگزار شد.

جنبش صلح و آزادی به‌عنوان یک حرکت مستقل، عدالت‌خواه و ضد تبعیض اعلام موجودیت کرد و بر سه اصل بنیادی خود یعنی عدالت، آزادی و همبستگی تأکید ورزیده است .

محفلی که به این مناسبت در شهر کلفرونیای ایالات متحده امریکا برگزار گردیده بود به شمول فعالین سیاسیون خارجی شمار زیادی از سیاستمداران افغانستان، جوانان و فرهنگیان شرکت نموده بودند.

صمیم یاور، بنیان‌گذار این جنبش، در مراسم اعلام موجودیت آن گفت که هدف اصلی این حرکت، انسجام نیروهای آزادیخواه، به‌ویژه جوانان و تلاش برای عدالت اجتماعی و تقویت صدای صلح طلبی و ایجاد یک حکومت همه شمول در افغانستان میباشد.

تا با تکیه بر هویت تاریخی و فرهنگی مردم و با مبارزه مدنی و سیاسی، زمینه ایجاد یک نظام ملی و دموکراتیک را در افغانستان  فراهم سازد.

سمیع سلطانی یکی دیگری از اعضای موسیین این جنبش به رسانه ها گفت که جنبش صلح و آزادی آدرس های مشخص خود را از طریق شبکه های مجازی نیز آمده کرده تا فعالیت های سیاسی و دپلوماتیک این جنبش از طریق این آدرس ها و ویب سایت مشخص آن به مردم افغانستان ابلاغ گردد.

این مراسم با استقبال پرشور جامعه مهاجران و پوشش رسانه‌ای گسترده ملی و بین المللی همراه بود و به‌عنوان نقطه عطفی در تاریخ معاصر مبارزات آزادی‌خواهانه مردم افغانستان ثبت گردید.

]]>
پاکستان به آمریکا: سلاح‌های باقی‌مانده در افغانستان را بازخرید کنید https://peshnews.com/fa/2025/08/23/%d9%be%d8%a7%da%a9%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%87-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7-%d8%b3%d9%84%d8%a7%d8%ad%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%a7%d9%82%db%8c%d9%85%d8%a7%d9%86/ Sat, 23 Aug 2025 10:50:55 +0000 https://peshnews.com/?p=27791 پاکستان از امریکا خواسته است تا سلاح‌ها و تجهیزات نظامی‌ای را که پس از خروج نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۲۱ در افغانستان رها کرده اند، دوباره خریداری کند.

 به گزارش پیشگو« اکونومیست در یک گزارشی نگاشته است که این درخواست با هدف جلوگیری از افتادن این تجهیزات به دست گروه های شورشی در افغانستان و پاکستان مطرح شده است.

سخنگوی ارتش پاکستان احمد شریف چودری، گفته است: «همه چیز در افغانستان برای بالاترین پیشنهاددهنده در دسترس است.» او از امریکا خواسته تا این سلاح‌ها را از بازار سیاه خریداری کرده و اطلاعات نظامی بیشتری در اختیار پاکستان قرار دهد تا نیروهای این کشور بتوانند برای مقابله با شورشیان آماده شوند.

به گفته این گزارش، مقام‌های امریکایی ممکن است تجهیزاتی مانند نفربرهای زرهی مقاوم در برابر ماین و دوربین‌های دید در شب را تأمین کنند؛ تجهیزاتی که کارشناسان معتقدند تأثیر چندانی بر موازنه نظامی با هند نخواهد داشت. با این حال، چنین اقدامی با مخالفت شدید دولت هند، خریدار بزرگ تسلیحات امریکایی، روبه‌رو خواهد شد.

علاوه بر موضوع تجهیزات، پاکستان خواستار آن است که امریکا و دیگر کشورهای غربی ادعاهای اسلام‌آباد مبنی بر حمایت هند از تحریک طالبان پاکستان (تی‌تی‌پی) و گروه‌های جدایی‌طلب بلوچ را بپذیرند و برای توقف چنین فعالیت‌هایی بر دهلی‌نو فشار بیاورند.

با وجود این درخواست‌ها، پاکستان همچنان همکاریهای خود با غرب علیه داعش خراسان را ادامه می‌دهد. طی یک سال گذشته، تلاش‌های مشترک پاکستان و امریکا برای هدف قرار دادن رهبران داعش خراسان در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان افزایش یافته است. این گروه اکنون بین ۴ تا ۶ هزار جنگجو دارد که عمدتاً در شرق افغانستان و شمال و جنوب‌غربی پاکستان فعال‌اند و تهدیدی جدی برای منطقه و منافع غرب به شمار می‌روند.

]]>
وقتی عمامه‌های خونین بر سر استخوان‌های دین هار می‌شوند! https://peshnews.com/fa/2025/08/22/%d9%88%d9%82%d8%aa%db%8c-%d8%b9%d9%85%d8%a7%d9%85%d9%87%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%ae%d9%88%d9%86%db%8c%d9%86-%d8%a8%d8%b1-%d8%b3%d8%b1-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%86%d9%87/ Fri, 22 Aug 2025 18:21:24 +0000 https://peshnews.com/?p=27788 نوشته : لیلی سادات حسینی

جغرافیای جهنم در افغانستان امروز، دو نام بیش از همه لرزه بر اندام مردم می اندازد: طالبان و داعش.


هر دو مدعی دین هر دو حامل پرچم «اسلام» و هر دو غرق در خون. اما آن‌چه میان این دو جریان جریان دارد چیزی فراتر از یک رقابت سیاسی یا نظامی است. اینجا با جنگ سگ های هار بر سر استخوان‌های دین روبه‌رو هستیم. جنگی که نه تنها مرزهای جغرافیا، بلکه مرزهای روان انسان را می‌درد. این پژوهش می‌کوشد با نگاهی روان‌شناختی، اجتماعی و رسانه‌ای نشان دهد که طالبان و داعش چه تفاوتها و شباهت‌
هایی دارند، چرا به جان هم افتاده‌اند و چرا آینده افغانستان در چنبره این تضاد میتواند به کابوس‌های تازه‌ای گره بخورد.

پیدایش طالبان و داعش: بذرهای خشونت:
طالبان در دهه ۱۹۹۰ از مدارس دینی پاکستان برآمدند فرزندان جنگ‌های داخلی تغذیه‌شده از کمک‌های استخبارات پاکستان (ISI) و دلارهای سعودی. آنها نمایندگان یک قبیله‌گرایی مذهبی بودند که هدفش بیش از هر چیز کنترل افغانستان و تحمیل نظم طالبانی بر جامعه بود.
داعش اما در سال ۲۰۱۴ از دل جنگ عراق و سوریه زاده شد ترکیبی از بعثیهای شکست‌ خورده، افراط‌گرایان جهانی و جوانان سرخورده. آنها خود را نمایندگان یک خلافت جهانی میدانستند مرز نمی‌شناختند و دشمن برایشان هر کس بود که (بیعت) نکند.

طالبان؛ مردان قبیله، زندانی سنت
طالبان محصول جامعه‌ای قبیله‌ای و مردسالارند.ارزشهای آنها از بستر سنتهای پشتونوالی و آموزه‌های متحجرانه مذهبی برآمده است. آن ها بیش از همه به خاک، قبیله و ملا وابسته‌اند. در روان طالبان، خشونت ابزاری مشروع برای حفظ نظم سنتی است. زنان در این معادله جایگاهی جز کالای ناموس ندارند و مردان جوان فقط با تفنگ و مسجد تعریف می‌شوند.

داعش؛ روان‌پریشان با پرچم سیاه
داعش، بر خلاف طالبان، جهانی می‌اندیشد. ابزار اصلی‌اش نه تنها تفنگ بلکه نمایش خشونت است. ویدیوهای سربریدن، زنده‌سوزاندن و انفجارهای نمایشی، بخشی از «ماشین روانی داعش» هستند. روانشناسی داعش بر پایه ترکیبی از نمایشگری، عقده مرگ و ایدئولوژی مطلق‌گرایانه است. اگر طالبان سنتی و بومی‌اند، داعش مدرن و جهانیست اگر طالبان شلاق میزند، داعش صحنه‌سازی هالیوودی میکند

طالبان و داعش هر دو از دین به‌عنوان سلاح استفاده میکنند. اما این دین، نه دین معنویت بلکه دین خشونت است. آنها برای جوانان فقیر و سرخورده هویت میسازند. روانشناسی اجتماعی نشان میدهد که در شرایط بحران، افراد برای فرار از اضطراب آزادی(اریش فروم) به گروه‌های بسته و مستبد پناه میبرند. طالبان و داعش دقیقاً همین خلأ را پر میکنند امنیت در ازای اطاعت.

در هر دو گروه، زن به‌مثابه تهدید تعریف میشود. طالبان با شلاق و حبس در چهاردیواری خانه و داعش با فروش زنان ایزدی در بازار برده. روانکاوی فروید نشان میدهد که سرکوب میل جنسی و ترس از زن، به دشمن‌سازی از زن میانجامد. این دشمن‌سازی در طالبان و داعش به اوج رسیده است زن نماد شیطان و مرد طالب یا داعشی تنها با کنترل زن میتواند مومن بماند.

کودکان در نگاه طالبان و داعش یا باید جنگجو شوند یا کشته. مدارس طالبان به‌مثابه کارخانه‌ های مغزشویی کار میکنند و داعش از کودکان بمب‌گذار میسازد. این قتل‌ عام معصومیت نه تنها جنایت علیه کودکان بلکه جنایت علیه روان یک ملت است. جامعه‌ای که کودکش کشته یا شست‌وشو داده شود، آینده‌ای جز تداوم چرخه خشونت ندارد.

طالبان بخش بزرگی از اقتصاد خود را از طریق تجارت تریاک و مالیات جنگی تأمین میکنند. اقتصاد طالبان یعنی مخلوطی از دین، مواد مخدر و قاچاق. داعش اما از غارت، قاچاق نفت و باج‌گیری تغذیه میکند. این اقتصادهای کثیف، روان جنگجویان را به اعتیاد به ثروت حرام آلوده میسازد. پول آسان، به همان اندازه که تفنگ را شارژ میکند، روان را نیز تباه میسازد.

مدارس دینی در پاکستان برای طالبان و ماشین تبلیغاتی اینترنتی برای داعش هر دو نقش کارخانه روان را دارند. در این کارخانه‌ها کودک و نوجوان از هویت انسانی خالی و با نفرت و اطاعت کورکورانه پر میشود. از دیدگاه روانشناسی شناختی، تکرار، انزوا و ترس، ابزار اصلی شست‌وشوی مغزی‌اند. طالبان از مکتبهای روستایی و داعش از تلگرام و یوتیوب، دو راه متفاوت برای یک هدف مشترک دارند آنهم ساختن انسان بی‌فکر.

داعش در این حوزه بی‌رقیب است. ویدیوهای هالیوودی‌اش در اینترنت به‌دنبال ایجاد رعب جهانی‌اند. طالبان بیشتر سنتی‌اند اعلامیه، رادیو، تهدید در مساجد. اما هر دو در یک چیز مشترکند: مدیریت ترس. روان ترسیده راحت‌تر مطیع میشود. تبلیغات آنها نه برای اطلاع‌رسانی، بلکه برای شکستن روان جمعیست.

رهبران هردو گروه
رهبران طالبان و داعش نیز هر کدام کاراکتری متفاوت دارند. هبت‌الله آخندزاده، مرشد طالبان، شخصیتی منزوی، متحجر و سنتی است بیشتر یک ملای روستایی با قدرت مطلق. رهبران داعش اما نمایشگر و کاریزماتیک‌اند از ابوبکر بغدادی تا شاخه‌های خراسانی. روان‌پریشی فردی و سادیسم جمعی در رهبری داعش برجسته‌تر از طالبان است.

طالبان بدون حمایت ISI پاکستان و دلارهای سعودی هیچ‌گاه به قدرت نمیرسیدند. داعش بدون شبکه‌های قاچاق جهانی و پشتیبانی های پنهان، امکان رشد نداشت. این نشان میدهد که طالبان و داعش صرفاً جنبش‌های داخلی نیستند، بلکه ابزار جنگ‌های نیابتی منطقه‌ای و جهانی‌اند.

مردم افغانستان، قربانیان اصلی این دو هیولا هستند. زنان با محرومیت، مردان با اجبار جنگ، کودکان با مرگ یا مغزشویی. روان جمعی جامعه به‌سوی بی‌حسی، افسردگی و سکوت اجباری رانده میشود. هانا آرنت از ابتذال شر سخن میگوید: وقتی خشونت آنقدر عادی میشود که دیگر کسی تعجب نمیکند. امروز در افغانستان دقیقاً همین ابتذال در حال نهادینه شدن است.

طالبان محلی‌اند، قبیله‌ای و سنت‌محور. داعش جهانیست، مدرن در ابزار و بی‌مرز در هدف. طالبان می‌خواهند افغانستان را در مشت داشته باشند، داعش خلافتی جهانی می‌طلبد. طالبان مردسالار سنتی‌اند، داعش نمایشی و تبلیغاتی. یکی بومی و ایستا، دیگری جهانی و پویا در خشونت. همین تفاوت‌هاست که دشمنی آن‌ها را اجتناب‌ناپذیر کرده است.

سه سناریو قابل تصور است:
۱. طالبان قدرت خود را حفظ می‌کنند و داعش در حاشیه می‌ماند، اما همچنان به‌عنوان تهدید روانی و امنیتی فعال است.
۲. داعش رشد می‌کند و طالبان را به چالش میکشد افغانستان به میدان جنگ داخلی تازه بدل می‌شود.
۳. هر دو ضعیف می‌شوند و میدان برای نیروهای جدید یا دخالت خارجی باز می‌شود.

از دیدگاه روان‌شناسی جمعی، حتی اگر یکی پیروز شود، روان جامعه شکست‌خورده باقی خواهد ماند. زخم طالبان یا داعش، زخم افغانستان است.

در یک نتیجه‌گیری کلی میتوان چنین بحث کرد که وقتی عمامه‌های خونین بر سر استخوانهای دین هار میشوند طالبان و داعش دو روی یک سکه‌اند‌،سکه‌ای که با آن دین را به چماق تبدیل کرده‌اند. این‌ها نه نمایندگان اسلام، بلکه بازتاب روان‌های سرخورده، عقده‌ای و بیمارند. جنگ آن‌ها جنگ دین نیست. جنگ قدرت است. استخوان دین تنها طعمه‌ای است که سگهای هار برایش دندان میدرند.و پرسش اصلی اینست تا کی مردم افغانستان باید تماشاگر این نمایش خون باشند؟
جواب روان‌شناختی روشن است: تا زمانی که جامعه نترسد، تا زمانی که قربانی سکوت نکند، تا زمانی که دین از دست دیوانه‌ها بازپس گرفته نشود.

]]>
زنان لابیگر طالبان؛ بردگان جنسی که از بستر تحقیر تا میدان خیانت راه می‌سازند https://peshnews.com/fa/2025/08/18/%d8%b2%d9%86%d8%a7%d9%86-%d9%84%d8%a7%d8%a8%db%8c%da%af%d8%b1-%d8%b7%d8%a7%d9%84%d8%a8%d8%a7%d9%86%d8%9b-%d8%a8%d8%b1%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86-%d8%ac%d9%86%d8%b3%db%8c-%da%a9%d9%87-%d8%a7%d8%b2-%d8%a8/ Mon, 18 Aug 2025 09:36:35 +0000 https://peshnews.com/?p=27777 نویسنده: لیلی سادات حسینی

طالبان، با تاریخچه‌ای طولانی از خشونت و سرکوب، بیش از دو دهه است که زنان افغانستان را هدف مستقیم خشونت‌های چندلایه قرار داده‌اند مانند، خشونت جسمی، شکنجه، ضرب و جرح، ازدواج‌های اجباری، تجاوز و سلب امنیت فیزیکی

جهاد النکاح، بردگی جنسی، استفاده از زنان به‌عنوان ابزار تبلیغاتی و مشروعیت‌بخشی تهدید، تحقیر، ترس دائم، فشار برای همکاری با این گروه، محرومیت از کار و منابع مالی، وابستگی اقتصادی اجباری، محرومیت از تحصیل، محدودیت حضور اجتماعی و سرکوب هویت زنانه

در این شرایط، پدیده زنان لابیگر طالبان شکل گرفت‌ زنانی که قربانی برده‌داری جنسی و تحقیر سیستماتیک بوده‌اند، اما اکنون در رسانه، سیاست و فضای مجازی، ابزار تبلیغاتی و روانی گروه طالبان شده‌اند.

تاریخچه و مرحله‌های ظهور زنان لابیگر

۱۹۹۶–۲۰۰۱: گروه طالبان با ورود به کابل و مناطق مرکزی، زنان را از آموزش و فعالیت اجتماعی محروم کردند. برخی زنان قربانی جهاد النکاح شدند و در همین دوره، نخستین نمونه‌های همکاری اجباری با گروه طالبان شکل گرفت.

۲۰۰۱–۲۰۲۱: طالبان در سایه جنگ و حضور بین‌المللی، شبکه‌های مخفی خود را حفظ کردند و زنان قربانی، در موارد محدود، به لابیگری رسانه‌ای روی آوردند.

۲۰۲۱–اکنون: بازگشت طالبان به قدرت، محدودیت‌ها را شدت بخشید و زنان لابیگر، چه داخلی و چه بین‌المللی، نقش اصلی در تحریف واقعیت و مشروعیت‌ بخشی گروه طالبان پیدا کردند.

انواع زنان لابیگر طالبان

  1. زنان لابیگر داخلی:
    فعالیت در رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و سازمان‌های تحت کنترل طالبان
    وظیفه: توجیه قوانین سرکوبگرانه و مشروعیت‌ بخشی داخلی.
  2. زنان لابیگر بین‌المللی:
    حضور در نشست‌ها، کنفرانس‌ها و سازمان‌های جهانی.
    وظیفه: شستشوی چهره طالبان و القای تصویری «صلح‌ آمیز و قابل
    تعامل»
  3. زنان لابیگر رسانه‌ای:
    انتشار محتوا، ویدئو، مصاحبه و گزارش
    وظیفه: پروژه جنگ روانی و ایجاد تصویر مثبت از طالبان
  4. زنان سایبری و هکری:
    فعالیت در واتساپ، تلگرام و حساب‌های جعلی شبکه‌های اجتماعی
    ماموریت: شناسایی نظامیان، ماموران و کارمندان دولتی، خنثی‌ سازی پروژه‌های رسانه‌ای، کنترل جریان اطلاعات

تاکتیک‌ها:
نفوذ به گروه‌ها، باج‌گیری، فشار روانی، ایجاد موج‌های نظر جعلی برای تأثیر جمعی:

الف)فشار اقتصادی و فقر: بسیاری از زنان لابیگر، قربانی فقر و وابستگی اقتصادی هستند.
ب‌) زنان روسپی : که برای نجات جان و زندگی خود، زبان خود را به طالبان فروخته‌اند .
دستمزدهای محدود یا سهم از پروژه‌های رسانه‌ای، ابزار وابستگی و کنترل روانی است
ج) زنان مجرم و مقصر از دوره‌های پیشین:
برخی زنان پیش از بازگشت طالبان با نهادهای خارجی یا حکومت های سابق همکاری کرده‌اند. طالبان از سابقه آنان به‌عنوان اهرم فشار برای مشروعیت‌ بخشی استفاده میکند.

امتیازات مالی و دستمزد:
طالبان به زنان لابیگر در ازای همکاری، معاش‌های ماهانه یا حمایت اقتصادی محدود میدهند.برخی زنان، بطور غیر رسمی سهمی از پروژه‌های رسانه‌ای یا حمایتهای مالی شبکه طالبان دریافت میکنند که نقش آنان را به عنوان ابزار مؤثرتر تثبیت میکند.این دستمزدها نه تنها تأمین‌کننده زندگی روزمره است، بلکه ابزار وابستگی و کنترل روانی زنان نیز به شمار می رود.

صلاحیت، توانایی و قدرت اجتماعی:
سطح تحصیلات زنان لابیگر متفاوت است.حتی با سواد کم، زنان سایبری و هکری قادر به مدیریت شبکه‌های جعلی و موج‌های روانی هستند.:
قدرت محدود به شبکه داخلی، رسانه‌ها و برخی محافل بین‌المللی.

صدای منتقدان سرکوب و جریان اطلاعات کنترل میشود

زنان در بخش نظامی و امر به معروف:
برخی با سواد محدود، در واحدهای امر به معروف و بخش نظامی طالبان استخدام شده‌اند
وظیفه: شناسایی، سرکوب و گاهی پاک‌سازی اجتماعی ترکیبی از قربانی و عامل خشونت، چرخه سرکوب زنان را ادامه میدهند

ماشین سایبری طالبان:

گروه‌های هکری آموزش دیده برای نفوذ به حساب‌ها و باج‌گیری

ایجاد موج‌های پیام مذهبی، قومی و ناسیونالیستی برای حمایت مردمی ساختگی

ده‌ها حساب جعلی برای تکرار نظر و ایجاد «تأثیر روانی جمعی»

بازی روانی: تحریف واقعیت:

  • خلق داستان‌های قلابی از مهربانی طالبان
  • ایجاد جنجال‌های مذهبی و قومی برای منحرف کردن توجه
  • استفاده از زنان لابی‌گر برای شستن چهره خونین طالبان در محافل بین‌المللی

هدف بازی روانی:
مردم و جهان باور کنند طالبان «واقعی» همان طالبان تبلیغ‌شده‌اند، نه طالبان جنایتکار خیابان‌های کابل، هرات و مزار.

تحلیل روانشناسی و سیاسی فردی:
ترکیبی از ترس، شرم و نیاز به بقا زنان را ابزار جنگ روانی میکند، فشار خانواده و جامعه سنتی آنان را مجبور به لابیگری می‌کند
ارزش‌های مردسالار طالبان، زنان لابیگر را به نماد «زن ایده‌آل طالبانی» تبدیل می‌کند

زبان و رسانه:
واژه‌ها و روایت‌ها ذهن مخاطبان را کنترل می‌کنند

روانشناسی سیاسی:
زنان لابیگر ابزار مشروعیت‌ بخشی طالبان در سطح داخلی و بین‌المللی هستند. برخی برای انتقام قومی یا قبیله‌ای، به دشمن زن بودن خود تن می‌دهند و برخی به علت ترس و وابستگی اقتصادی، زبان خود را می‌فروشند. اما فراموش نکنند که وقتی دیوار برچیده شود، طالبان اول سراغ همان‌ها می‌آید که تصویرشان را به‌عنوان «زن خوش‌خدمت» استفاده کرده‌اند.

پیامدها و آسیب‌ها

  1. تضعیف امنیت روانی و هویت فردی
  2. بازتولید خشونت و چرخه سرکوب
  3. فرسایش اعتماد اجتماعی
  4. تحریف واقعیت و جنگ روانی
  5. آسیب فرهنگی و بازتولید ارزش‌های زن‌ستیز
  6. وابستگی اقتصادی و قدرت محدود
  7. خطر جسمی و تهدید جان
  8. تضعیف جنبش‌های زنانه و اجتماعی
  9. تأثیر بین‌المللی و مشروعیت ظاهری

زنان لابیگر جاسوس؛ یک راه بدون بازگشت
زنان جاسوس و سایبری گروه طالبان، وارد مسیری شده‌اند که بازگشت ندارد. هر اقدام آنان پلی است به سوی تباهی و خیانت اما زنان افغان می‌توانند محکم بایستند و مسیر زندگی و آینده خود را شکل دهند، حتی در دل سخت‌ترین شرایط. البته زنان افغان ثابت کرده‌اند که حتی زیر فشار شدید مردسالاری و جنگ، می‌توانند امید و آزادی را به نسل‌ها منتقل کنند و سرنوشت جامعه را تغییر دهند.


زنان لابیگر طالبان، هم قربانی‌اند و هم ابزار خشونت و مشروعیت‌بخشی؛ ترکیبی از بردگی جنسی، فشار اقتصادی، تهدید جان، امتیازات مالی محدود و آموزش‌های نظامی و سایبری.این پدیده یک پروژه سیستماتیک روانی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است که بر ویرانه‌های جسم و روان قربانیان ساخته شده و چرخه خشونت را ادامه می‌دهد.

راه مقابله:
✓ افشای کامل جنایات طالبان و زنان لابی‌گر
✓ بازپروری روانی قربانیان
✓ فشار رسانه‌ای و بین‌المللی گسترده

اگر مقابله با این پدیده صورت نگیرد؟ این چرخه تا نسل‌های آینده ادامه خواهد یافت و زنان قربانی همواره به ابزار مشروعیت‌ دهی طالبان تبدیل خواهند شد.

زنان لابیگر امروز، قربانیان دیروز و ابزار فردای همین ترورستان طالبان‌اند. اما زنان مقاوم، حتی زیر فشار شدید مردسالاری و جنگ، می‌توانند سرنوشت یک ملت را دگرگون کنند و امید را به نسل‌های بعدی منتقل کنند.

]]>
خروج نخبگان افغانستانی تحت نام پروسه انتقال فرصت یا تهدید؟ https://peshnews.com/fa/2025/08/16/%d8%ae%d8%b1%d9%88%d8%ac-%d9%86%d8%ae%d8%a8%da%af%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%81%d8%ba%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%aa%d8%ad%d8%aa-%d9%86%d8%a7%d9%85-%d9%be%d8%b1%d9%88%d8%b3%d9%87-%d8%a7/ Fri, 15 Aug 2025 23:04:38 +0000 https://peshnews.com/?p=27767 نویسنده جاوید کارگر

پس از سقوط افغانستان به دست طالبان، بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکا برنامه‌هایی را برای اسکان شهروندان افغانستانی، به ویژه افراد تحصیل‌کرده و فعالان مدنی، آغاز کردند. به عنوان مثال، کانادا اعلام کرده است که زمینه اسکان ۵۹ هزار افغانستانی را فراهم کرده است. کشورهای اروپایی مانند آلمان، فرانسه، هلند، بلژیک، ایتالیا، سوئد و غیره کشور های اروپایی نیز په ها هزار تن افغانستانی را تحت عنوان برنامه‌های انتقال به کشورهای خود منتقل و اسکان داده‌اند.

اگرچه این اقدام به ظاهر نوعی کمک بشردوستانه به نظر می‌رسد، اما این سوال مطرح می‌شود که آیا این خروج نخبگان، به ضرر افغانستان تمام نمی‌شود؟

بسیاری از این افراد تحصیل‌کرده و متخصص، سرمایه‌های انسانی ارزشمندی برای افغانستان هستند و خروج آنها می‌تواند به تضعیف بیشتر این کشور و برگشت به صد سال قبل منجر شود.

از سوی دیگر، بسیاری از این پناهندگان افغانستانی در کشورهای اروپایی و آمریکایی با چالش‌های متعددی روبرو هستند. با وجود داشتن مدارک تحصیلی عالی، بسیاری از آنها مجبور به انجام کارهای سطح پایین مانند نظافتجی، پیش‌خدمتی در رستورانت ها و هوتل ها و کارگری می‌شوند. تنها درصد کمی از آنها موفق به یافتن شغل‌های مرتبط با تخصص خود می‌شوند.

کمک‌های مالی ابزاری برای ثبات یا تقویت گروه طالبان؟

کشورهای اروپایی و آمریکا همچنان به ارائه کمک‌های مالی به افغانستان ادامه می‌دهند. به عنوان مثال، وزارت خارجه آلمان اخیراً اعلام کرده است که مبلغ ۵.۸ میلیون یورو به مردم افغانستان کمک می‌کند. اما سوال اینجاست که این کمک‌ها چگونه مدیریت می‌شوند و آیا واقعاً به دست مردم نیازمند می‌رسند؟

بسیاری از منتقدان بر این باورند که بخش بزرگی از این کمک‌ها به خزانه گروه ترورستی طالبان واریز می‌شود و این گروه از این پول‌ها برای سرکوب و ترور مردم افغانستان، به ویژه نظامیان و ماموران پیشین دولت و خبرنگاران استفاده می‌کند. بنابراین، این کمک‌ها نه تنها به بهبود وضعیت افغانستان کمک نمی‌کنند، بلکه به تقویت گروه طالبان و تداوم بحران در این کشور دامن می‌زنند.

کنفرانس خشونت علیه زنان در پارلمان اتحادیه اروپا تلاشی برای تغییر یا صرفاً یک ژست؟

در ۲۵ جولای ۲۰۲۵، کنفرانسی پیرامون خشونت علیه زنان در افغانستان و راه‌های جلوگیری از آن در پارلمان اروپا برگزار شد. در این کنفرانس، فعالان مدنی و سیاسی افغانستانی از نمایندگان اتحادیه اروپا پرسیدند که چرا به جای خروج نخبگان، به فکر نجات واقعی مردم افغانستان نیستند. زیرا یک گروه کوچک، ۴۰ میلیون نفر را به گروگان گرفته است. اما این سوال هرگز با پاسخ درستی از سوی اعضای اتحادیه اروپا مواجه نشد.

این کنفرانس و سایر تلاش‌های مشابه، این سوال را مطرح می‌کنند که آیا این اقدامات صرفاً یک ژست برای نشان دادن همدردی با مردم افغانستان هستند یا تلاشی واقعی برای ایجاد تغییر؟

بسیاری از منتقدان بر این باورند که این اقدامات کافی نیستند و نیاز به رویکردی جامع‌تر و موثرتر برای حل بحران افغانستان وجود دارد.

ضرورت اتحاد و حمایت از جبهه‌های مقاومت

در این شرایط بحرانی، زمانیکه کشور های غربی و اروپایی به فکر مردم افغانستان نیستند، تحت نام های مختلف وقت کشی نموده و برای ادامه رژیم گروه ترورستی طالبان فرصت های را فراهم مینمایند نیاز است که رهبران پیشین افغانستان با کنار گذاشتن اختلافات، متحد شوند و از جبهه‌های مقاومت فعال در افغانستان، از جمله جبهه مقاومت ملی، جبهه آزادی افغانستان و جبهه بسیج ملی افغانستان، حمایت مالی و فیزیکی کنند.

همچنین، باید به وضعیت اسفناک ده ها هزار زن و مرد تحصیل‌کرده افغانستانی که در کشورهای همسایه و سایر نقاط جهان در بلاتکلیفی به سر می‌برند، توجه شود. زبرا این افراد سرمایه‌های انسانی ارزشمندی برای افغانستان هستند و باید از آنها حمایت شود تا بتوانند در آینده در بازسازی کشور خود نقش ایفا کنند.

رهبرانی که میلیاردها دلار سرمایه شخصی خود را به کشورهای خارجی منتقل کرده‌اند، باید بخشی از این سرمایه را برای حمایت از جبهه‌های مقاومت صد طالبانی و کمک به مردم افغانستان اختصاص دهند. این اقدام می‌تواند به آزادی افغانستان از استثمار و شکنجه گروه طالبان کمک کند و زمینه را برای برقراری صلح و ثبات در این کشور فراهم سازد.

وضعیت افغانستان پس از سقوط به دست گروه طالبان، بسیار پیچیده و بحرانی است. خروج نخبگان، کمک‌های مالی ناکارآمد و تلاش‌های ناکافی برای مقابله با خشونت و تروریسم، این کشور را در معرض خطر جدی قرار داده است. برای نجات افغانستان، نیاز به رویکردی جامع و موثر، اتحاد رهبران، حمایت از جبهه‌های سه گانه فعال نظامی و توجه به وضعیت پناهندگان افغانستانی است. تنها با این اقدامات می‌توان امید به آینده‌ای بهتر برای افغانستان داشت.

]]>
طالبان؛ نرهایی با شهوتِ حیوانی و مغزِ فسیلی https://peshnews.com/fa/2025/08/15/%d8%b7%d8%a7%d9%84%d8%a8%d8%a7%d9%86%d8%9b-%d9%86%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a8%d8%a7-%d8%b4%d9%87%d9%88%d8%aa%d9%90-%d8%ad%db%8c%d9%88%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%88-%d9%85%d8%ba%d8%b2%d9%90-%d9%81/ Fri, 15 Aug 2025 08:55:45 +0000 https://peshnews.com/?p=27757 مقدمه‌ای مستند و کوبنده درباره طالبان و نقض سیستماتیک حقوق زنان:

نوشته : لیلی سادات حسینی
طالبان، این گروه سیاسی-مذهبی که از دهه ۱۳۷۰ خورشیدی در افغانستان ظهور کرد‌ نه فقط به‌عنوان یک جریان نظامی، بلکه به‌عنوان نماد بارز سرکوب وحشیانه و نظام‌مند حقوق زنان شناخته شده است.

گزارش‌های متعدد سازمان ملل متحد، دیده‌بان حقوق بشر، عفو بین‌الملل و دیگر نهادهای بین‌المللی در طول سال‌ها، این حقیقت تلخ را با شواهد مستند و بی‌چون‌وچرا تأیید کرده‌اند که طالبان سیستماتیک‌ترین نقض حقوق زنان را در تاریخ معاصر رقم زده‌اند.

از ممنوعیت تحصیل دختران گرفته تا محرومیت از کار، ممنوعیت حضور در اماکن عمومی و خشونت‌های گسترده‌ی جسمی و روانی، زنان افغان تحت سلطه طالبان به‌گونه‌ای به بردگی جنسی، فیزیکی و روانی کشیده شده‌اند که نه فقط ناقض حقوق انسانی بلکه حتی فراتر از آن، به شکنجه‌های متمدنانه در جوامع مدرن شبیه است. گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۱۹، طالبان را متهم کرد که در مناطقی که کنترل دارند، زنان را به‌شدت محدود کرده و هرگونه صدای مخالفت یا آزادی را با خشونت پاسخ می‌دهند.

عفو بین‌الملل بارها از اجرای مجازات‌های وحشیانه نظیر شلاق، سنگسار، و اعدام‌های خودسرانه در ملاعام توسط طالبان علیه زنان خبر داده است. این اقدامات نه تنها نقض فاحش حقوق بشر، بلکه نوعی آزار روانی عمیق است که نسل‌های زن افغان را از حق ابتدایی زندگی آزاد و انسانی محروم کرده است.

از منظر قوانین بین‌المللی، کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان (CEDAW) که افغانستان نیز به آن پیوسته است، طالبان آشکارا این تعهدات را زیر پا گذاشته و با ساختارهای فکری عقب‌مانده و خشونت‌آمیز خود، چهره‌ای از دین ارائه می‌دهند که بیش از هر چیز مروج ترس، وحشت و سرکوب است. این نقض گسترده و سیستماتیک حقوق زنان، موجب محکومیت‌های شدید جامعه جهانی شده، اما متأسفانه با تداوم حضور طالبان، این جنایات ادامه یافته و زنان بیشتر از همیشه در معرض تهدید و نابودی قرار دارند.

سوالات کلیدی و تحلیلی:


۱. چرا طالبان از زن با این شدت می‌ترسد؟
آیا این ترس ریشه در سرکوب جنسی و عقده‌های روانی دوران نوجوانیشان دارد؟
۲. آیا حذف سیستماتیک زن در نظام طالبانی، شکلی از تخلیه‌ی روان‌پریشی جنسی نیست که زیر پوشش دین انجام می‌شود؟
۳. چرا در تفکر طالبانی، زن باید یا دفن شود یا تجاوز؟
این دوگانه چه چیزی درباره‌ی کارکرد شهوانی مغز فسیلی طالبان افشا می‌کند؟
۴. چگونه علم سکسولوژی، طالبان را نه‌ فقط یک گروه سیاسی، بلکه مصداق کامل یک بحران جنسی سرکوب‌شده‌ی مذهبی می‌داند؟
۵. اگر طالبان واقعاً مذهبی است، چرا رفتارهایش بیشتر به بیماران جنسی روان‌ آزار شباهت دارد تا انسان‌های معنوی؟
۶. چرا کلیپ‌های بدست آمده از طالبان نشان می‌دهد که آن‌ها وقتی نمی‌توانند شهوت خود را کنترل کنند، به حیوانات تجاوز می‌کنند و با هم به همجنس خوددر حالی که قرآن این عمل را ناپسند می‌داند؟
۷. آیا حذف زن، نماد قدرت است یا اعتراف به عجز جنسی، روانی و فکری طالبان در برابر موجودی که کامل‌تر از آن‌هاست؟

حال می‌پردازیم به اصل ریشه این مبحث…

بررسی تاریخی، روانشناسی، سکسولوژیکی، سیاسی و اجتماعی:

طالبان با ورود به صحنه سیاسی افغانستان، میراثی از خشونت، ترس و سرکوب را برجای گذاشتند که ریشه در ساختارهای عقب‌مانده فرهنگی و سیاسی دارد.
از منظر روانشناسی، رفتارهای وحشیانه و سرکوبگرانه طالبان نشانه‌های بارز آسیب‌های روانی و روان‌ پریشی است که از سرکوب‌های جنسی و فرهنگی دوران کودکی و نوجوانی آن‌ها سرچشمه می‌گیرد. این اختلالات روانی، در کنار فشارهای سیاسی و مذهبی، موجب شده تا طالبان به گروهی تبدیل شوند که خشونت را نه فقط به عنوان ابزار، بلکه به عنوان ذات خود پذیرفته‌اند.

از منظر علم سکسولوژی این وضعیت را به‌عنوان نمونه‌ای از بحران‌های جنسی سرکوب‌شده تحلیل می‌کند که در پوشش مذهب، به شکل بی‌رحمانه‌ای بروز می‌کند. ترس از زن، سرکوب میل‌های طبیعی، و فروپاشی سلامت روانی باعث شده است تا طالبان به‌جای برقراری عدالت و معنویت، به سرکوب وحشیانه و جنایات خشونت‌آمیز علیه زنان و حتی علیه خود بپردازند.

از منظر سیاسی، طالبان به‌عنوان بازیگری واپس‌گرا و استبدادی، حقوق ابتدایی بشری را به قربانیان خود تحمیل کرده‌اند و از ترس و سرکوب برای حفظ قدرت استفاده می‌کنند. این گروه با حذف زنان از عرصه‌های اجتماعی و سیاسی، عملاً اعتراف می‌کند که توانایی رقابت و رویارویی با واقعیت‌های مدرن و پیچیده را ندارد.

و از منظر رفتارهای اجتماعی طالبان نیز این تصویر را تکمیل می‌کند:
انکار هویت زن، خشونت سیستماتیک، و حتی تجاوزات به حیوانات و هم‌جنس‌گرایی مخفی، همه نمایانگر فروپاشی کامل سلامت روانی در بدنه این گروه است. این اعمال نه فقط شرم‌آور، بلکه خلاف آموزه‌های واضح قرآن و احادیث است که در آن‌ها این رفتارها به صراحت مذمت شده‌اند.

اختلالات جنسی طالبانی:
تحلیل سکسولوژی: طالبان آموزش جنسی ندارند. سرکوب جنسی در دوران نوجوانی منجر به خشونت، وسواس جنسی، تجاوز، خودتحقیر و زن‌هراسی می‌شود. گزارش‌های معتبر از تجاوز به کودکان، مردان، حیوانات و حتی به هم‌نوع در میان طالبان وجود دارد. این‌ها نه پرهیز دینی، بلکه انحراف جنسی‌ای است که چون مهار نشده، در قالب “دین” توجیه می‌شود.

تحلیل جامعه‌شناختی:
زن‌ستیزی به‌مثابه ابزار کنترل سیاسی: زن برای طالب، نماد آزادی و شور است؛ پس باید سرکوب شود. حذف زن = حذف پرسش‌گری، شور زندگی، آموزش، و استقلال. طالبان جامعه‌ای می‌سازد که در آن مردها هم برده‌اند، اما به توهم سلطه دل‌خوشند.

پس در یک نتیجه‌گیری انقلابی:
ما باید دین را از چنگال نرهای شهوت‌پرست بازپس بگیریم. باید زن را به جایگاه الهی، انسانی و اجتماعی‌اش بازگردانیم نه با خشونت، بلکه با روشنگری. طالبان دشمن اسلام واقعی‌اند. دین‌شان شهوت است، نه توحید. قدرت‌شان در جهل ماست، نه در حقانیت. ما زن را آزاد می‌خواهیم، نه دفن‌شده یا غنیمت‌گرفته.

]]>
گروه طالبان، دشمن حقیقت؛ از نماد خشونت علیه خبرنگاران تا زندانی‌کردن خبرنگاران https://peshnews.com/fa/2025/08/04/%da%af%d8%b1%d9%88%d9%87-%d8%b7%d8%a7%d9%84%d8%a8%d8%a7%d9%86%d8%8c-%d8%af%d8%b4%d9%85%d9%86-%d8%ad%d9%82%db%8c%d9%82%d8%aa%d8%9b-%d8%a7%d8%b2-%d9%86%d9%85%d8%a7%d8%af-%d8%ae%d8%b4%d9%88%d9%86%d8%aa/ Mon, 04 Aug 2025 11:32:18 +0000 https://peshnews.com/?p=27745 تصویر معروف شکیب احمد نظری و صمیم فیضی که در دسامبر ۲۰۲۱ توسط رسانه‌های جهانی منتشر شد، سال‌ها به عنوان سند زنده‌ای از سرکوب خبرنگاران و خفه‌کردن صدای حقیقت توسط گروه ترورستی طالبان شناخته می‌شود.

خبرگزاری پیشگو: امروز دوشنبه مورخ ۱۳ اسد ۱۴۰۴ خورشیدی که برابر است با ۴ اگوست ۲۰۲۵ میلادی: این تصویر، نمایشی عینی از بی‌رحمی و دشمنی عریان گروه ترورستی طالبان با آزادی بیان بود؛ رژیمی که با زبان تهدید، لوله تفنگ را جایگزین قلم و دوربین کرد.

اما امروز، تلخ تر از آن صحنه، خبر بازداشت شکیب احمد نظری در بند استخبارات گروه طالبان و فرار صمیم فیضی از کشور است. خبرنگارانی که روزگاری در برابر خشونت ایستادگی کردند و روایت‌گر رنج مردم بودند، اکنون قربانی همان ساختاری شده اند که رسوایی‌اش را افشا می‌کردند. گروه طالبان نه‌تنها از تاریخ عبرت نگرفته‌اند، بلکه با شدت و وقاحت بیشتری به سرکوب خبرنگاران ادامه می‌دهند.

طالبان، دشمن سرسخت حقیقت‌اند. برای آنان، هر صدای مستقل، هر دوربین بی‌طرف و هر قلم آزاده، تهدیدی وجودی است. آنان می‌دانند که قدرت‌شان نه بر مشروعیت، بلکه بر وحشت و اختناق بنا شده است. بنابراین هرگونه روزنه‌ای برای بیان واقعیت را با بازداشت، شکنجه و ارعاب می‌بندند.

رفتار افراد گروه طالبان با خبرنگاران تنها یک رویکرد امنیتی نیست؛ این یک جنگ آشکار با آزادی بیان، آگاهی عمومی و شعور جمعی است. وقتی خبرنگاران به جرم انجام وظیفه حرفه‌ای‌شان به سلول‌های استخبارات کشانده می‌شوند، در واقع، جامعه به سمت تاریکی مطلق سوق داده می‌شود.

اما مسئولیت تنها بر دوش گروه ترورستی طالبان نیست. سکوت شرم‌آور رسانه‌های بین‌المللی و نهادهای مدعی دفاع از حقوق بشر، و مدافع حقوق خبرنگاران به این ظلم مشروعیت ضمنی بخشیده است. چگونه است که تصویر شکیب در میانه‌ی تهدید گروه طالبان به‌سرعت جهانی شد، اما امروز که خود او در چنگال استخبارات این گروه قرار دارد و صمیم فیضی نیز از کشور فراری و در کشور دیگری در خفا با عالمی مشکلات اقتصادی بسر میبرد، صدای اعتراض به ندرت شنیده می‌شود؟

گروه طالبان باید بدانند که تاریخ این جنایات را فراموش نخواهد کرد. زندانی‌کردن خبرنگاران، نشانه‌ی ضعف و هراس رژیمی است که خوب می‌داند حقیقت، سرانجام راه خود را خواهد گشود. همان‌گونه که عکس شکیب احمد نظری و صمیم فیضی سندی از چهره‌ی واقعی خشن گروه طالبان شد، امروز بازداشت شکیب نظری و فرار صمیم فیضی از کشور و در به در کشور های دیگر سندی عمیق‌تر از ورشکستگی اخلاقی و سیاسی این گروه است.

طالبان می‌توانند خبرنگاران را زندانی کنند، اما نمی‌توانند حقیقت را به بند بکشند.

شفقت نوری

]]>
نمک حرامی و ناسپاسی در خون ترورستان طالبان نهفته است https://peshnews.com/fa/2025/07/25/%d9%86%d9%85%da%a9-%d8%ad%d8%b1%d8%a7%d9%85%db%8c-%d9%88-%d9%86%d8%a7%d8%b3%d9%be%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%ae%d9%88%d9%86-%d8%aa%d8%b1%d9%88%d8%b1%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%b7%d8%a7%d9%84/ Fri, 25 Jul 2025 09:07:26 +0000 https://peshnews.com/?p=27731 طالبان حتی بالای اعضای خانواده خود رحم نمیکنند چی رسد به استادان شان که زمانی برای آنان درس و تعلیم داده بودند .

در زمان حکومت جمهوری اسلامی افغانستان به دلیل اینکه برادر طالب شامل ارتش ملی بود برادر دیگری که طالب و ترورست بود آن برادر نظامی خود را کشت، طالبان حتی بالای خواهران شان نیز رحم نکرده به ده ها مورد قتل شوهر خواهر توسط طالبان در افغانستان ثبت رسیده است که توسط برادر طالب شان کشته شده اند.

بعد از تسلیمدهی حکومت جمهوری اسلامی افغانستلان بدست این گروه ، دروازه های دانشگاه ها و مکاتب بسته شد و به صدها آموزگاران را شکنجه شده و روانه زندان گردیدند، یک تعداد از طالبان پنجشیری که بعد از سقوط دولت با گروه ترورستی طالبان یکجا شدند، هفته گذشته دو تن از نیروهای امنیتی پیشین را در ولسوالی دره ولایت پنجشیر از منزل شان بیرون نموده بدون هرگونه روابط اجتماعی و حق هماسی آنان را در جا تیرباران نمودند.

در تازه ترین مورد خیانت و جنایت های گروه ترورستی طالبان اکنون گزارش شده است که این ترورستان طالبان بالای استادان خود نیز رحم نمیکنند، و بخاطر تطبیق فرامین رهبری این گروه حتی بالای اعضای خانواده های خود و استادان خود که زمانی آموزگاران همین افراد ترورستی بودند نیز رحم نمیکنند و با اندک ترین تغیر در برخورد انسانی با مردم افغانستان حتی افراد خود را بازداشت و یا هم در چندین مورد دیده شده که ترور میکنند.

در جریان هفته گذشته طالبان آموزگار محبوب خود شیخ عبدالسمیع غزنوی را که در مدت ۳۰ سال گذشته به افراد این گروه تدریس دینی می‌کرد و صدها تن از طالبان را درس های دینی و انتحاری داده بود، در این اواخربه دلیل نظرات متعددی علیه سیاسیت های دو رنگی پاکستان در قبال افغانستان و انتقاد از بسته ماندن مکاتب و مراکزآموزشی توسط طالبان و توضیحات نرم در مورد آموزش دختران ارائه داده بود، شش روز پیش از مدرسه علمیه خود دستگیر و بلافاصله توسط دادگاه قضایی این گروه به ۴۵ روز زندان محکوم گردیده است.

این سیستم خشونت و جنایت گروه ترورستان طالبان با گذشت هر روز صبر و شفقت خود را از دست میدهد و زندان‌ها پر از مفسرانی شده است که مردم افغانستان که در مورد پیش‌ پاافتاده ‌ترین مسائل اظهار نظر می‌کنند، چی رسد به مسایل سیاسی و فرهنگی و اجتماعی افغانستان. و حتی هر فرد خودی طالب نیز که در مورد بسته بودن مکاتب انتقاد نماید نیز بازداشت میگردند مانند این آموزگار نپرسیده دینی.

قابل ذکر است که این دومین باریست که شیخ عبدالسمیع غزنوی توسط دانش آموزان دینی خود که زمانی برای شان درس های ترورستی میداد بازداشت و توسط همان دانش آموزان دادگاهی میشود .

قابل ذکر است که این آموزگار مدرسه ترورستی طالبان نیز تنها به دلیل انتقاد از بسته بودن مکاتب و اجازه دادن فراگیری تحصیلات برای زنان توسط شاگردان خود بازداشت شده است.

هفته گذشته بیشتر از صد زن به دلیل عدم پوشش حجاب به خواست این گروه در کابل بازداشت گردیده اند و اکنون در زندان های طالبان بسر میبرند .

این درحالیست که هفته گذشته پارلمان اتحادیه اروپا شاهد نشست حمایت از زنان افغانستان بود.

]]>