نویسنده- داکتر محمد هاشم دانش

در سال ۱۹۷۰ پیمان های برای ممنوعیت استفاده در جنگ کودکان تصویب شد. که درین پیمان در ماده های زیاد درزمینه بحث شده وگوش زد شده است که در همچو موارد باید کشورهای دخیل در جنگ دقت نماید.
در ماده ۳۸ پیمان نامه به قاطیعیت از حقوق کودکان دفاع شده وحتی در ماده های دیگری این موضوع جنایت جنگی ویا جرم جنگی قلمداد شده است.
در سال ۲۰۰۲ کاملا در مورد سرباز گیری وحتی نام نویسی کودکان زیری ۱۸ سال جرم جنگی دانسته شد ورسما به سمع دولتمردان جهان رسانده شد.
با آن هم براساس گزارش دیدبان حقوق بشر در سال ۲۰۰۷ که رسما انتشار یافت در ۲۰ کشور جهان نزدیک به ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار کودکان در جنگ مورد استفاده قرار گرفته است. که این موضوع در کشورهای جنگ زده مانند افغانستان ،آفریقای مرکزی، ساحل عاج ،روندا ، کانگو و… بصورت وافر دیده شده است.
چون فقر اقتصادی درین کشورها بیداد میکند بنا فامیل ها بخاطر بقای حیات شان مجبور میشوند به کودکان خود اجازه دهند تا وارد کار زار جنگ شده ومزد بدست آورند.

در افغانستان در چهل وسه سال جنگ نیز موارد زیادی بخصوص در صفوف مجاهدین و اکنون طالبان حضور کودکان مشاهده شده است.
چون در همین دو دوره حکومت مجاهدین و گروه طالبان دنیا قطع علاقه به افغانستان کرد وهیچ نظارت درین مورد وجود نداشت.
مهمترین مسله استفاده کودکان در حملات انتحاری دوران جنگ تحریک گروه طالبان به ناتو بسیار زیاد دیده شده بود.
طالبان کودکان را در مدارس پاکستان زیرتربیت دینی گرفته که در همان اوان در پهلوی دروس دینی درس های نظامی نیز تدریس میشد و تا جنون تدریس میشود. که درین زمینه اکثر والدین اطفال خود را نظر به داشتن عقاید دینی به درس روان میکنند، غافل ازینکه طالبان آنها را انتحاری تربیه می نمایند.
در بسیاری موارد فقط اولادهای شان زمانی فامیل خود را در جریان قرار میدادند که بطرف عملیات انتحاری میرفتند فقط مژده بهشت برای والدین خود میدادند.

گرچه در مورد انتحار نظریات متفاوت دربین علمای اسلامی وجود دارد واکثریت علما آن را جواز نمی داند ولی یگانه سلاح که طالبان توانستند ناتو را شکست دهد انتحاربودن افراد بود.
شما بهتر میدانید که تلاش تمام انسانهای روی زمین بخاطر بهتر زیستن روی زمین است بخصوص کشورهای غربی که به خدا وبهشت عقیده ندارند وقتی دیدند که در گوشه از جهان مردمان وجود دارد که بخاطر عقیده خود، خود را انفجار میدهد بسیار برای شان گیچ کننده وحیران کننده بود.
با مشاهده همچو عقاید شرق وغرب تصمیم گرفتند که نیروی اصلی جنگ همچو مردمی است که فقط بخاطر اندیشدن دنیا دیگری است این دنیا را مباح دانسته تلاش میکنند که هر چه زودتر به دنیای مطلوب خود که همان بهشت پس از مرگ است بروند تلاش میکنند وکردن که در اهداف مهم استراتژیکی خود ازین نیروها کار بگیرند که عملا ماشاهد حضوری نیروی های چیچین در جنگ اوکراین به طرفداری از روسیه هستیم .
حدس وگمان های وجود دارد که شاید در تفاهم نامه دوحه بین گروه طالبان وآمریکا همچو معاهده همکاری نظامی وجود داشته باشد. وصاحب نظران به این باور هستند که علت مخفی ماندن تفاهم نامه دوحه نیز همین موضوع است.
در مدت دوسال حکومت گروه طالبان شما شاهد اظهارات ضد ونقیض آمریکای ها هستید دلیل واضح اینست که از تفاهم نامه در حدود چهارصد صفحه ایی فقط بیست وپنج صفحه آن علنی شده و در دسترس کانگرس امریکا قرار داده شده متباقی در حالت رمز واسرار باقی مانده است .

اگر فرض بر این کنیم که چنین حالت وجود دارد درآن صورت آمریکایی ها تمام کمک ها را که زیری نام حقوق بشر وفقر زدایی میکند مستقیم در خدمت نیروهای نظامی گروه طالبان قرار خواهد گرفت.
از قرائن پیدا است که طالبان سخت تلاش میکند تا در گسترش قوای نظامی خود سرباز گیری عقیدتی کند. وقتی فوج سه لک نفری جمهوریت ساخته امریکا از هم پاشید وطالبان کوچکترین انگیزه به جلب دوباره این افراد ندارد نیز شک برانگیز است.
چون در صورت جذب این نیروها اول اینها به آن سطح عقیدتی نیست که انتحار کند دوم راز پنهان افشا میکند.
آمریکایی ها نیز زیری عنوان تهدید تلاش کردند بسیاری از نظامی های مسلکی مارا یا خارج کند ویا خانه نشین. که خود هردو حرکت قابل مکث است.

آیا شما از دهان یک آمریکایی یا اروپایی شنیده اید که به طالبان گفته باشد که چرا نظامی ها گذشته راجلب نمیکنید؟.
وقتی موضوع خانم که حق مسلم شان است بخاطر فریب افکار چنان سروصدا براه انداخته تا اهداف پنهانی شان در بطن این غوغا پنهان بماند.
پس در آخر به این نتیجه میرسیم که استفاده از کودکان در جنگ ها جنایت نابخشودنی است وباید کشورهای مدافع حقوق بشر درین زمینه نیز خطوط قرمز ترسیم نماید. که بادیدن حالت فعلی این یک خواب بیش نیست.